تهران - کربلا

.
تهران - کربلا

بده در راه خدا من به خدا محتاجم
من به بخشندگی آلِ عبا محتاجم

از قنوتِ سحرِ مادرتان جاماندم
پسرِ حضرت زهرا به دعا محتاجم

مهربان ، کاش زُهیری بَغلم می کردی
من به آغوشِ پُر از مهرِ شما محتاجم

شوقِ پرواز بده روحِ زمین گیرِ مرا
به جنونِ سرِ اِیوان طلا محتاجم

دودِ این شهر مرا از نفس انداخته است
به هوای حرم کربُبلا محتاجم

چقدَر گریه کنم تا نبری از یادم
در سراشیبیِ قبرم به شما محتاجم...

۱۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام حسین» ثبت شده است

سیمای برادر از کلام خواهر

سه شنبه, ۹ مهر ۱۳۹۲، ۰۱:۱۱ ب.ظ

عقید مینویسد:

 

حضرت زینب(سلام الله علیه) در خطبه ی خود نزدیک دروازه کوفه، ده صفت را برای حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) ذکر فرموده که در شناخت شخصیت والای آن حضرت نقش شایانی دارد

 

+ سَلیلِ خاتَمِ النُّبُوَّه: او سلاله و زاده ی خاتم پیامبران بود، که همه این را میدانند و جای انکار احدی نیست.

+ و مَعدِنِ الرِّسالَه: و کانون رسالت بود.

+ و سَیِّدِ شَبابِ اَهلِ الجَنَّه: بزرگ و آقای اهل بهشت است که همگی جوانند و این مقام پر افتخار مطلبی است که در کلام پیامبر(صل الله علیه و آله) ذکر شده است.

+ و مَلاذِ حَربِکُم: در جنگ و گرفتاری ها پناهگاه شما بود.

+ و مَعاذِ حِزبِکُم: پناهگاه جمعیت به شمار میرفت.

+ مَقَرِّ سِلمِکُم: مقر سلم و آرامش جامعه بود و در نزد او احساس سکون و راحتی میشد.

+ آسی کَلِمِکُم: او طبیب معلج دردها و دوا و داروی جراحت ها بود.

+ و المَرجَعِ اِلَیهِ عِندَ مُقاتِلَتِکُم: مرجع دادرسی و حل و فصل درگیری ها و ستیزه جوییهای مردم به شمار میرفت و در نزد او مساله حل میگردید و مشکل برطرف میشد.

+ و مَدرَهِ حُجَجِکُم: او بیانگر حجت ها و براهین مردم و زبان گویای جامعه برای ارائه ی ادله بود و آنان در مقام احقاق حق یا دفع باطل یا اثبات حقانیت به او استناد میکردند.

+ و مَنارِ مُحجَتِکُم: او همچون چراغی روشن و مشعلی پر نور و تابان در مسیر امت اسلامی نور افشانی میکرد.

 

سید ابن طاووس نقل میکند: حضرت زینب(سلام الله علیه) در مجلس یزید(لعنت الله علیه) با دیدن منظره ی دلخراش سر مبارک برادرش آن قدر ناراحت و متاثر شدکه که دست برد و گریبان چاک کرد و با صوتی حزین و اندوهناک فریاد زد:

 

یا حسیناه، یا حَبیبَ رسُولِ الله، یابنَ مکَّهَ و مِنی، یابنَ فاطِمَهَ الزَّهراءِ سیِّد النِّساء، یابنَ بنت المُصطفی؛ ای حسین من، ای محبوب رسول خدا، ای زاده ی مکه و منی، ای فرزند فاطمه ی زهرا سیده و بزرگ بانوی زنان، ای فرزند دختر پیامبر.

 

 

به اشک چله گرفتم که محترم باشم

خدا کند که شب اربعین حرم باشم...

 

کلیک کنید

 

+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++

کلام معصوم: کام کودکان خود را با تربت سیدالشهدا(ع) بردارید و با اینکار آنها را بیمه کنید.{امام صادق(ع)} بحار ج101 ص 136

پیام شهید: برادرانم، اگر پروردگار عزیز عنایت فرمود و در جوار شهدا قرار گرفتم. برایم گریه نکنید، بلکه استوارتر و با قامتی بلند مبارزه را ادامه دهید.{شهید عبدالله جعفری}

---------------------------------------------------------------------

پ.ن1: مشهدالرضا(ع) دعا گوی همه بودم.

پ.ن2: یکی منو قانع کنه بهم بگه که خدا و اهل بیت به ما نامحرم هستند یا نیستند؟!! اگه نیستند چرا حجاب دخترها و خانم ها موقع نماز و برای ورود به حرم ها کاربرد داره؟!!!

پ.ن3: عرض دیگه ای ندارم! :|

 

 

کاملا بی ربط: حق الناس همیشه پول نیست، گاهی دل است، دلی که باید میدادی و ندادی!

این یک پست نیست!

چهارشنبه, ۲ مرداد ۱۳۹۲، ۱۰:۴۷ ب.ظ

عقید مینویسد:

 

فقط

با امام حسین باشید

با امام حسین باشید

با امام حسین باشید...

همین

داغونِ امام حسینم به قرآن...

 

من که اینارو گوش کردم و دیدم داغون تر شدم!

{+++}

{+++}

 

 

تا اطلاع ثانوی پستی درکارم نیست!

دعا بفرمائید.

 

سقای آب و ادب

دوشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۲، ۰۵:۱۰ ب.ظ

عقید مینویسد:

 

صل الله علیک یا کفیل الزینب(سلام الله علیه)

 

بالاخره پس از چند هفته تلاش، حاج‌خانم گوشی را برمی‌دارد:« بفرمایید!» او‌‌ همان نوزادی است که با استغاثه پدرش از حضرت اباالفضل(علیه السلام) شفا گرفت. پدرش یکی از سرشناس‌ترین مداحان زمان خودش بود؛ حاج‌اکبر ناظم که برای هیئتی‌ها کاملا شناخته شده است. البته این تمام خصوصیات او نیست. حرمت این پیرغلام اهل بیت تا اندازه‌ای بود که حضرت اباالفضل(علیه السلام) کودکش را که همه فکر می‌کردند مرده‌، زنده کرد. شاید شما هم زنده شدن کودک مرده حاج‌اکبر سرکی (ناظم) را شنیده باشید اما شاید شنیدن این داستان از زبان‌‌ همان کودک که ۵۵ سال قبل در اثر معجزه شفا گرفته جالب‌تر باشد. معصومه سرکی(ناظم) بار‌ها داستان شفاگرفتنش را از پدر و مادرش شنیده. برای همین، طوری از آن روز برایمان تعریف می‌کند که انگار خودش هم یکی از شاهدان ماجرا بوده.