تهران - کربلا

.
تهران - کربلا

بده در راه خدا من به خدا محتاجم
من به بخشندگی آلِ عبا محتاجم

از قنوتِ سحرِ مادرتان جاماندم
پسرِ حضرت زهرا به دعا محتاجم

مهربان ، کاش زُهیری بَغلم می کردی
من به آغوشِ پُر از مهرِ شما محتاجم

شوقِ پرواز بده روحِ زمین گیرِ مرا
به جنونِ سرِ اِیوان طلا محتاجم

دودِ این شهر مرا از نفس انداخته است
به هوای حرم کربُبلا محتاجم

چقدَر گریه کنم تا نبری از یادم
در سراشیبیِ قبرم به شما محتاجم...

24. شهادت امام جواد(علیه السلام)

خواهر نداشتم که پرستاری ام کند

مادر نداشتم که مرا یاری ام کند

این بی کسی خلاصه به بی مادری نشد

بابا نبود رفع گرفتاری ام کند

تنها جفای همسر من قاتلم نشد

اصلاً کسی نبود که دلداری ام کند

جود مرا به زهر جفایش جواب داد

نیّت نداشت اینکه وفاداری ام کند

همراه دست و پا زدنم هلهله کنان

با پای کوبی اَش طلبِ خاری ام کند

در خانه ام محاصرۀ دشمنان شدم

یک یار نیست تا که علمداری ام کند

دیگر کسی به داد دل من نمی رسد

باید اَجل بیاید و غمخواری ام کند

سوز عطش مرا به دل قتلگاه برد

هادی کجاست چارۀ بیماری ام کند

جان دادم و کسی به روی سینه ام نبود

یاد حسین وقت بلا یاری ام کند

رأسم جدا نشد که میان اسیرها

بالای نیزه شاهد بازاری ام کند

با سُّم اسب، پیکر من آشنا نشد

خونم نریخت تا همه جا جاری ام کند

نعش مرا به مکر و اهانت به بام بُرد

یک لحظه هم نخواست نگهداری ام کند

طاغوت از مبارزۀ من امان نداشت

عمری ز کینه خواست دل آزاری ام کند

مهدی بیا که تازه شده داغ فاطمه

با قامت خمیده عزاداری ام کند

شاعر: محمود ژولیده

_________________________________________________________

23. شهادت امام صادق(علیه السلام)

گرچه غمم به شدت مولا نمی شود

این ریسمان ز گردن من وا نمی شود

پیری که هیچ غربت و حتی امامتم

مانع برای کینۀ اعدا نمی شود

یک ذره هم رعایت حال مرا نکرد

ورنه به سادگی که کمر تا نمی شود

یک یک مصائبم به خدا مثل مادر است

گرچه یکی مصیبت زهرا نمی شود

آتش زدند باز دوباره به این حرم

اما شبیه خانۀ طاها نمی شود

گفتم امان بده که عبایی به تن کنم

یک لحظه صبر ! گفت که اصلاً نمی شود

پایی که طعم خار بیابان چشیده است

دیگر برای صاحب خود پا نمی شود

گاهی نماز نافله در راه خواندنی ست

وقتی بساط سجده مهیا نمی شود

گرچه گهی مصائب من مثل عمه است

اما نصیب من که تماشا نمی شود

دیگر مرا به سیلی و با کعب نی نزد

این ظلم جز به زینب کبری نمی شود

با آن همه ملازم و با آن همه مرید

هرگز امام این همه تنها نمی شود

شاعر: محمود ژولیده

________________________________________________________________________________________________

22. مناجات با امام زمان(عجل الله تعالی فرجه)

مى شود فرصت دیدار مهیّا حتماً

بد به دل راه نده مى رسد آقا حتماً

اى که دنبال دواى غم هجران هستى

مى شود درد نهان تو مداوا حتماً

اگر امروز نشد بوسه به دستش بزنیم

وعده ى ما همه افتاده به فردا حتماً

ثمر گریه ى ما خنده ى روز فرج است

آن زمان مى شکفد خنده به لب ها حتماً

دوره ى غیبت طولانى و تأخیر ظهور

امتحانى است براى همه ى ما حتماً

کار ما منتظران چیست؟ اُمید و تقوا

غم نخور مى شود آخر گره ها وا حتماً

هرکه در زُمره ى ما منتظران مى باشد

مى کند تا به ابد پشت به دنیا حتماً

انبیا منتظر آمدنش مى باشند

مى رسد پشت سرش حضرت عیسى حتماً

کاش باشیم و ببینیم که روز رجعت

مى سپارد عَلَم خویش به سقّا حتماً

زره شیر خدا بر تن و شمشیر به دست

مى رسد منتقم حضرت زهرا حتماً

انتقام دَرِ آتش زده را مى گیرد

وَ به آتش بکشد آن دو نفر را حتماً

شاعر: محمدفردوسی

___________________________________________________________________

21. شهادت امیرالمومنین(علیه السلام)

خانه با رفتنت این بار به هم ریخته است

شهر بی حیدر کرار به هم ریخته است

پدرم نبض زمان بودی و با رفتن تو

سحر و روزه و افطار به هم ریخته است

هرکسی دید پدر، حال مرا گفت به خویش:

دختر فاطمه بسیار به هم ریخته است

بستر خالی تو گوشۀ این خانه پدر

علتی شد که پرستار به هم ریخته است

بودنت مایۀ آرامش و آسایش بود

حال با رفتن تو کار به هم ریخته است

حَسَن غمزده را بیشتر از زخم سرت

قصۀ سینه و مسمار به هم ریخته است

حرفی از کوچه نباید بشود پیش حسین

چون که با گفتنش هر بار به هم ریخته است

صحبت از کوفه و بازار و اسیری کردی

از همان لحظه علمدار به هم ریخته است

گفته ای کوفه میارند مرا طوری که

همه ی کوچه و بازار به هم ریخته است

_______________________________________________________________________

20. ولادت امام حسن مجتبی(علیه السلام)

اگر کریم تویی مابقی گدا هستند

همیشه در طلبت دست بر دعا هستند

طبیب را چه نیازی ست، نسخه کافی نیست

تمام مردم این شهر مبتلا هستند

بگو که حاتم طائی بیاید آقا جان

بگو که مدعیان کرم کجا هستند؟

تویی که زندگی ات را سه بار بخشیدی

بقیه پیش تو در حدّ بچه ها هستند

کریم زاده همین است، دست او باز است

بقیه جیره خور سفرۀ شما هستند

تو ارث برده ای از آفتاب و آئینه

یتیم، اسیر، گدا با تو آشنا هستند

تو کافی است که لب تر کنی و گر نه همه

به وقت وصف تو در اصل با خدا هستند

خدا چقدر مرا دوست دارد آقا جان

و گر نه این همه مردم که بی شما هستند...!!!

خدا کند که کریمان همیشه خوش باشند

که تکیه گاه دل خلق بینوا هستند

______________________________________________________________________

19. وفات حضرت خدیجه(سلام الله علیه)

خدیجه کوه محبّت! خدیجه عاشق بود

برای بودن با تو خدیجه لایق بود

نخست مؤمنه ای که نبی خطابت کرد

زنی که با تو به هر شیوه ای موافق بود

تو خود طبیب جهان بودی و برای تو

خدیجه، مادر زهرا طبیب حاذق بود

اگرچه زود مسافر شد و وداع ات گفت

شریک خوب تو تا آخرین دقایق بود

زنی به خاطر چشم ات گذشت از همه چیز

زنی که دغدغه اش گفتن حقایق بود

زنی که قلب صبورش به رنج عادت داشت

زنی که دشت نگاهش پر از شقایق بود

خدیجه پاک و مطهّر... خدیجه مادرِ نور

خدیجه کوه محبّت... خدیجه عاشق بود

___________________________________________________________________________

18. فرا رسیدن ماه مبارک رمضان

السلام ای ماه پنهان پشت استهلال ما

ما به دنبال تو می گردیم و تو دنبال ما

ماه پیدا، ماه پنهان، ماه روشن، ماه گم

رویت این ماه یعنی نامه ی اعمال ما

خاصه این شب ها که ابر و باد و باران با من است

خاصه این شب ها که تعریفی ندارد حال ما

کاش در تقدیر ما باشد همه شب های قدر

کاش «حوّل حالنا»یی تر شود احوال ما

این سحرها در زلال ربّنا گم می شویم

این سحرها آسمان گم می شود در بال ما

ما به استقبال ماه از خویش تا بیرون زدیم

ماه با پای خودش آمد به استقبال ما

گوشه ی چشمی به ما بنمای ای ابرو هلال

تا همه خورشید گردد روزی امسال ما

______________________________________________________________________

17. مناجات با امام زمان(عجل الله تعالی فرجه)

در کارِ عشق دوری و هجران به ما رسید

یوسف که رفت غُصّه ی کنعان به ما رسید

ما سال ها پای وصالت گریستیم

یعقوب وار دیده ی گریان به ما رسید

با زلفِ خویش زلفِ دلم را گِره بده

شاید هوای زلفِ پریشان به ما رسید

باید کویر می شدم و خشک می شدم

کردی دعا و این همه باران به ما رسید

یک لحظه چشم از دلِ بی تاب برندار

دور از تو غم، به سرعتِ طوفان به ما رسید

از ما همیشه دردسر ما به تو رسید

از تو همیشه رحمت و احسان به ما رسید

دل های ما کنارِ شما آبرو گرفت

آقا  چقدر از کرَمَت نان به ما رسید

ما بابِ میل تو نشدیم عاقبت ولی

لطف تو هر دقیقه و هر آن به ما رسید

خوب است وقت روضه تو ما را خبر کنی

شاید نوای آن دلِ سوزان به ما رسید

یکبار هم از نیابت ما کربلا برو

توفیق هرچه هست ز جانان به ما رسید

کارِ تو و دعایِ تو و رحمتِ تو بود

حبِّ رقیه ای شدن آسان به ما رسید

__________________________________________________________________________________

16. ولادت حضرت رقیه(سلام الله علیه)

عجب شبی ست که یک ماه منظر آوردند

برای هاشمیان باز مادر آوردند

ز بس حسین دلش تنگ روی مادر بود

شبیه مادرش این بار دختر آوردند

مثال عمه خود که افتخار حیدر بود

به دختران جهان دختری سر آوردند

درست مثل زمان تولد زهرا

سه آیه ای به بلندای کوثر آوردند

برای این که بگیرند گاهوارش را

هزار مریم و آسیه از در آوردند

عجیب نیست که عباس ماه هدیه کند

شبی که حضرت زهرای دیگر آوردند

برای این که غزل های حق شود کامل

سه بیت از صد و چارده غزل در آوردند

اگر چه حضرت زهرا ز نسل احمد بود

رقیه را ولی از نسل حیدر آوردند

____________________________________________________________________

15. ولادت امام زمان(عجل الله فرجه)

پلک  بر هم زدی و شهر چراغانی شد

ماه، دیوانه ی آن حالت عرفانی شد

قل هوالله احد گفتی و همپایِ اذان

خاک ، آکنده از آن لهجه ی قرآنی شد

ماهیِ عشق، در آرامش اقیانوست

دل به امواج زد و صخره ی مرجانی شد

دکمه ی پیرهنت بین کتابم جا ماند

نخ به نخ شعر شد و مایه ی حیرانی شد

یوسف، آزاد شد از چاهِ حسادت ، اما

گوشه ی دهکده ای گمشده زندانی شد

مومیایی شده در مصر، خدایی دیگر

دلِ یعقوب همان گونه که می دانی شد

حال هر کلبه ی برفی، لبِ کوهستانت

رقت انگیز تر از خوابِ زمستانی شد

عرقِ شرمِ پدر ... آب و کمی نانِ بیات

مشقِ هر روزه ی هر طفل دبستانی شد

آهِ برخاسته از دودکشِ همسایه

در سرِ پنجره ها مایه ی ویرانی شد

بادها متفق القول، شهادت دادند

گل سرخ از شب هجران تو قربانی شد

_________________________________________________________________________

14. ولادت حضرت علی اکبر(علیه السلام)

ای که در حسن و خِرد شهرۀ عالم بودی

اشبه الناس به پیغمبرخاتم بودی

پیش حسن تو دم از یوسف کنعان نزنم

که تو زیبا تر از او در همه عالم بودی

ای علی اکبر لیلا، که تو در رتبه و جاه

پسر خاتمی و مفخر آدم بودی

ای نبی روی و علی صولت و زهرا شوکت

گوهر حلقۀ انگشتر خاتم بودی

احمدی حُسن و حَسن خُلق و حسینی خِصلت

صاحب این همه عنوان تو مسلم بودی

در همه ملک عرب شهره به زیبایی و حسن

در سماواتِ ادب نیر اعظم بودی

از همان خال سیاهی که به کنج لب توست

می توان گفت که تو، ماه مجسم بودی

ماه شعبان ز جمال تو درخشان شد و باز

ماه تابندۀ شب های محرم بودی

بیشتر، از شهدا نام تو را می خوانند

که به میدان شهادت تو مقدم بودی

دل و دست تو نلرزید و نشد عزم تو سست

در ره دین خدا ثابت و محکم بودی

با لب تشنه چرا کشته شدی بر لب آب؟

تو شفا بخش دل عیسی مریم بودی

چه بگوید به مدیح تو بیان(خسرو)؟

که تو شایسته تر از هرچه بگویم بودی

_____________________________________________________________________

13. ولادت امام سجاد(علیه السلام)

من آمدم کلماتت به من زبان بدهند

زبان ساده ی رفتن به آسمان بدهند

من آمدم کلماتت مرا فرو ریزند

و مثل زلزله روح مرا تکان بدهند

به من که کور و کر و لال هستم و تاریک

مسیر چشمه ی نوری ز کهکشان بدهند

به من که گوشه ای از دوزخ خودم هستم

به قدرِ یک سرِ سوزن کمی امان بدهند

به من مجال ملاقات با خدا در شب

به من زبان سخن گفتن و بیان بدهند

چه می شود که درآیم ز پیله ام امشب

تمام صبح جهان را به من نشان بدهند؟

منِ سفالِ ترک خورده می شوم آرام

اگر برای شکستن به من زمان بدهند

تمام یافته هایم به لرزه افتادند

صدای تو...کلمات تو...بلکه جان بدهند

کجاست تا کلماتت مرا منا ببرند

برات مرقد شش گوشه ی جهان بدهند...؟

بریده ام...کلماتت کجاست ای باران!

که قدر تشنگی ام لحظه ای توان بدهند؟

____________________________________________________________________

12. ولادت قمر بنی هاشم(علیه السلام)

مائیم و دل و دست و پناه تو اباالفضل

در حسرت یک جرعه نگاه تو اباالفضل

عالم همه بند است به آن گوشه ی چشمت

محشر به همان طَرفِ کلاه تو اباالفضل

دیریست که سینه زن بین الحرمین ایم

زیر عَلَم سبز و سیاه تو اباالفضل

در لحن عراقی و حجازی تو غرق ایم

مدهوشِ رجز های سه گاه تو اباالفضل

دل می بَرَد و می بَرَد و می بَرَد از ما

لبخندی از آن روی چو ماه تو اباالفضل

روزی اگَرَت از عطش و عشق بپرسند

دستان بریده ست گواه تو اباالفضل

ما تشنه ی آب ایم از آن مشک سیاهت

مست نگه گاه به گاه تو اباالفضل

با لشکری از اشک به پابوس تو آئیم

مائیم شهیدان سپاه تو اباالفضل

آن قدر بلند است به تکرار ملائک

در نزد خدا عزّت و جاه تو اباالفضل

تو چشم به راهی که ز در فاطمه آید

ما نیز بدان چشم به راه تو اباالفضل

________________________________________________________________________

11. ولادت امام حسین(علیه السلام)

تو را آن گونه می نامند مولای تلاطم ها

و نامت غرش آبی آوای تلاطم ها

تو را این گونه می فهمند مجذوبان که اربابی

و نامت مونس هموارهٔ شب های بی خوابی

تو را این گونه می سنجند با شأن خداوندی

خدا ذات تو را با ذات عصمت داده پیوندی

تو را پیغمبر بی سرترین پیغام می دانند

تو را بنیانگذار اصلی اسلام می دانند

و تو تکثیر حق در جان هفتاد و دو پیغمبر

که پیغام تو را بردند از لاهوت آن سوتر

تو میلادت شروع جنبش خونین آزادی ست

تو میلادت برای عاشقان غم، عارفان شادی ست

نمی فهمیم یعنی چه؟ تلاطم از دل دریا

نمی دانیم یعنی چه؟ تولد از دل زهرا

تو را بر محملی از دل از آن بالا فرستادند

تمام آسمان و اهل آن بر پایت افتادند

زمین سر تا سرش چشم است وقتی جلوت اللهی

قدم بگذار ای جان جهان هر جا که می خواهی

تو را که مصطفی همواره از جبریل می پرسید

علی در قاب چشم فاطمه هر شب تو را می دید

______________________________________________________________________

10. مناجات با امام زمان(عجل الله تعالی فرجه)

عالم به غم نشسته و در آرزوی توست

دنیا در آستانۀ دیدار روی توست

کم کم ظهور دور تو نزدیک می شود

این فصل غم، بهار رسیدن به کوی توست

آقا به قبر مخفی زهرا قسم بیا

دل های خسته همدم بغض گلوی توست

دستان زینب است به سوی خدا بلند

ای چشم شیعه چشم رقیه به سوی توست

ای جان فدای حال دعا و تضرعت

بازا که شیعه در به در کو به کوی توست

این دردها که بی تو سر شیعه آمده

تنها نه از وقاحت و بغض عدوی توست

شاید که از گناه، بلا می رسد به ما

شاید همیشه نامۀ ما روبروی توست

من بارها از آبرویت خرج کرده ام

شیعه کسی ست که سبب آبروی توست

من با دل تو فاصله را کم نکرده ام

محروم تا به کی دلم از گفتگوی توست

آماده می کنم دل خود را برای تو

خوش آن دلی که بسته به یک تار موی توست

مشتاق دیدن پسر فاطمه کسی ست

کز هر غمی رسیده پی جستجوی تو

ای دل بیا که لشگر خون خدا شوی

آمادۀ مدینه و کرببلا شوی

_________________________________________________________________________________

9. مبعث حضرت رسول(صل الله علیه و آله)

امروز قلب عالم و آدم حرای توست

این کوه نور شاهد حرف خدای توست

مکه دگر برای بزرگیت کوچک است

فریاد کن رسول که دنیا برای توست

اقرأ باسم ربّک یا ایها الرسول

قران بخوان امین که همین آشنای توست

لات و هبل برای تو تعظیم کرده اند

وقتی که قلب سنگی عُزی فدای توست

خورشید و ماه بین دو دست تو دل خوشند

یعنی تمام تکیه عالم عصای توست

بعد از هزار سال دگر می شناسمت

وقتی که جای جای دلم رد پای توست

فریادتان تمام زمین را گرفته است

امروز هر چه می شنوم از صدای توست 

___________________________________________________________________________

8. شهادت امام موسی بن جعفر(علیه السلام)

هر کجا مرغ اسیرى است، ز خود شاد کنید

تا نمرده است، ز کنج قفس آزاد کنید

مُرد اگر کنج قفس، طایر بشکسته پرى

یاد از مردن زندانى بغداد کنید

چون به زندان، به ملاقاتى محبوس روید

از عزیز دل زهرا و على یاد کنید

کُند و زنجیر گشایید، ز پایش دم مرگ

زین ستمکارى هارون، همه فریاد کنید

چار حمّال، اگر نعش غریبى ببرند

خاطر موسى جعفر، همه امداد کنید

تا دم مرگ، مناجات و دعا کارش بود

گوش بر زمزمه ی آن شه عبّاد کنید

پسرش نیست، که تا گریه کند بر پدرش

پس شما گریه بر آن کشته ی بیداد کنید

نگذارید که معصومه خبردار شود

رحم بر حال دل دختر ناشاد کنید

"خوشدل" از ماتم آن باب حوائج گوید

تا شما نیز پس از مرگ ز وی یاد کنید

______________________________________________________________________________

7. رحلت امام خمینی(رحمه الله علیه)

ز هجر پیر جماران به غم گرفتاریم

ز درد دوری او ناله ها ز دل داریم

به یمن دلبری آن نگار شهر آشوب

مرید ساقی عشقیم مست دلداریم

تمام عزت ایران تصدق سر اوست

ز اقتدار خمینی ست آبرو داریم

هنوز هم به خدا سر در حسینیه ها

میان قاب وفا عکس یار بگذاریم

میان ما همه عهدیست تا ابد باقی

که پای عهد خود از جان خویش بیزاریم

به جان فاطمه سوگند تا قیامت هم

ز حب آل علی دست بر نمی داریم

برای حفظ ولایت شهید باید شد

که همچنان شهدا بی قرار دیداریم

کلام سید علی بر زمین نخواهد ماند

که در رکاب علی از تبار عماریم

الا سقیفه تباران شعار ما این است

برای یاری رهبر همیشه بیداریم

به خاک چادر زهرا قسم که ما شیعه

شهید آن در و دیوار و خون مسماریم

خبر ز صلح حسن نیست حرف کرب و بلاست

که ما بلای زمان را به جان خریداریم

_____________________________________________________________________________

6. مصائب حضرت زینب(سلام الله علیه)

امشب سری به خلوت پروانه ها بزن

با یک دل شکسته خدا را صدا بزن

امشب بیا به روضه یک خواهر شهید

طعنه به غربت دل آیینه ها بزن

با اشک لقمه ای ز سر سفره عزا

با نیت تقرب محض و شفا بزن

و بعد در میان عزادارهای عشق

خود را شبیه اهل سماوات جا بزن

وقت عزای حضرت زینب رسیده است

حرف غریب بودن یک تشنه را بزن

با یاد خاطرات خودش خواهری گریست

یاد غمی که گفت کسی: بی هوا بزن

تا می زدند طفل یتیم سه ساله را

می گفت عمه: بس کن و اصلاً مرا بزن

____________________________________________________________________________

5. ولادت امیرالمومنین(علیه السلام)

اگر ما با علی باشیم در دنیا علی با ماست

نه تنها اندر این دنیا که در عقبا علی با ماست

علی با حق و حق با او گواهم پنح دم یا هو

به ابجد سیر کن تا بنگری معنا، علی با ماست

مسیح از مرتضی پرسید راه آسمان ها را

بگو بر پیروان مکتبِ عیسی علی با ماست

ز لطفش نامهٔ اعمال شیعه می شود اصلاح

علی پرونده ها را می کند امضا، علی با ماست

خروشان موج در پیش و از طوفان چه می ترسی

بگو یک یا علی و بگذر از دریا علی با ماست

تعال الله ولایت بر سر ما سایه گسترده

تو بنشین مدعی در سایۀ طوبا علی با ماست

شهیدان بر در و دیوار این کاشانه بنوشتند

قسم بر همت مردانۀ زهرا علی با ماست

به عالم تا قیامت کشور ما ناز خواهد کرد

و بر این ناز می نازیم چون مولا علی با ماست

دل اهل ولا را گر هزاران بار بشکافی

در او بینی نوشته با خط خوانا علی با ماست

به شیطان بزرگ و کوچک دوران بگو ما را

هراسی نیست از تهدید امریکا علی با ماست

به کعبه زاده شد تا قبلۀ دل ها شود حیدر

قسم بر احترام مسجد الاقصی علی با ماست

دعای اعتکاف مادرش شد مستجاب آن شب

شنید از هاتف غیبی، مکن پروا علی با ماست

شب معراج طاها مرتضی را در فلک می جست

ندا آمد حبیب ما بیا بالا علی با ماست

"کلامی" با علی بودن به محشر عالمی دارد

بگو ای دل مکن اندیشۀ فردا علی با ماست

_________________________________________________________________________________

4. ولادت حضرت علی اصغر(علیه السلام)

تبریک که از بحر ولایت گهر آمد

طوبای بهشت شهدا را ثمر آمد

خون شهدا را سند معتبر آمد

در مکتب ایثار حسین دگر آمد

از بیت حسین بن علی این خبر آمد

ریحانۀ ریحانۀ خیر البشر آمد

در دامن خورشید مه تام خوش آمد

رزمندۀ شش ماهه اسلام خوش آمد

این است که در گلبن ایثار گلاب است

از شوق شهادت همه شب در تب وتاب است

این است که در بحر ولایت دُر ناب است

در مکتب سرخ شهدا ختم کتاب است

این است که لب تشنۀ لعل لبش آب است

این غنچه نه یک باغ گل سرخ رباب است

این عاشق و دلداده و پا بست حسین است

یا سورۀ کوثر به سر دست حسین است  

_____________________________________________________________________________________

3. ولادت امام جواد(علیه السلام)

ماهی ولی به چشم همه رو نمی شوی

عطری ولی روانه به هر سو نمی شوی

آهوی روسیاه و هوس ران رسیده است

یابن الرضا! تو ضامن آهو نمی شوی؟

جایی نه گفته اند نه اینکه نوشته اند

آقای بندگان سیه رو نمی شوی

از کودکی به فکر تقاس مدینه ای

تو بی خیال قصۀ پهلو نمی شوی

باشد میان خون و رگت شور انتقام

راضی به گریه در غم بانو نمی شوی

سلطان سپرده دل به غضب های حیدری ات

ارثیۀ رضاست به تو قلب مادری ات

________________________________________________________________________________

2. مناجات با امام زمان(عجل الله فرجه)

بازآ قرار دل‌ که به دل‌ها قرار نیست

داغی به سینه سخت‌تر از انتظار نیست

هر گله‌ای به صاحب خود دارد اعتبار

ما را بدون صاحب خود اعتبار نیست

در روزگارِ غیبت تو، صبح ما به چشم

غیر از غروب غربت و جز شام تار نیست

هر چند در فراق تو یک چند زنده‌ایم

دوران انتظار به جز احتضار نیست

گیرم ولایت دو جهان را به ما دهند

ما را به جز ولای شما افتخار نیست

بی‌اقتدار دولت حقِّ تو شیعه را

با اقتدار ارض و سما اقتدار نیست

بر عاشقی که می‌کشدش درد انتظار

خوشتر ز اشک و سوز دل و حال زار نیست

از بس که بی‌تو تیره شده روزگار ما

فرقی میان مغرب و لیل و نهار نیست

بر بوستان وحی حکومت کند خزان

زاغان شدند مرغ هزار و هزار نیست

گیرم که لحظه‌ها همه گردند صبح عید

دنیا برای منتظران جز مزار نیست

«میثم» برای عاشق مهدی در این زمان

بی‌لحظۀ ظهور، بهْ از اوج‌ دار نیست

________________________________________________________________________________

1. مناجات با خدا

دوباره توبه ی دل در گناه ها گم شد

عدد به اوج رسید این گناهِ چندم شد؟

طلوع کرد دوباره قنوتِ دل اما

قنوت ها همه سهمِ دعایِ مردم شد

دلم گرفته و بغضم دچار خلسه ی غم

دلم خزان شد و یکباره فصل سوم شد

نشسته است دلم رو به روی قبله ی تو

و ربنای عنایت پر از تکلم شد

میانِ حجمِ دو دست و دو چشمِ من دریا

و اشک های نیایش پر از تلاطم شد

دو رود از غزلِ چشم ها نمایان شد

دوباره ماهیِ قلبم پر از ترنم شد

دقایقی سپری شد تهی شدم انگار

دوباره خشکی آن رودها تجسم شد

دوباره توبه و عجز و خدای من گفتن

دوباره سجده ی شعرم پر از تبسم شد