تهران - کربلا

.
تهران - کربلا

بده در راه خدا من به خدا محتاجم
من به بخشندگی آلِ عبا محتاجم

از قنوتِ سحرِ مادرتان جاماندم
پسرِ حضرت زهرا به دعا محتاجم

مهربان ، کاش زُهیری بَغلم می کردی
من به آغوشِ پُر از مهرِ شما محتاجم

شوقِ پرواز بده روحِ زمین گیرِ مرا
به جنونِ سرِ اِیوان طلا محتاجم

دودِ این شهر مرا از نفس انداخته است
به هوای حرم کربُبلا محتاجم

چقدَر گریه کنم تا نبری از یادم
در سراشیبیِ قبرم به شما محتاجم...

چادر میکشی از سرش بی حیا؟!

پنجشنبه, ۲۷ تیر ۱۳۹۲، ۱۰:۴۴ ب.ظ

عقید مینویسد:

 

چند روزی میخواستم پستی قرار ندم ولی!

اعصابم داغون شده الان! (خشم+غضب)

 

رحمت خدا بر فاطمیون زمان

 

در این روزگاری که مردم در خواسته‌های خود غوطه‌ ور شده‌ اند و مشغولیت‌ های دنیایی آنها را سرگرم کرده است، هستند کسانی که هنوز می‌خواهند فروع دین خود را حفظ کنند و برای سرنوشت نیک جامعه، دست به تلاش بزنند.

پیش به سوی جهادِ اکبر

سه شنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۲، ۰۷:۱۹ ب.ظ

عقید مینویسد:

 

به قول شاعر که میگه نم نمک میرسد اینک بهار...

 

یا به قول اون خواننده که میگه آمد بهار جان ها...

 

واقعا هم همینه ماه مبارک رمضان ماه بهار قرآنه

 

و خیلی چیزهای دیگه...

 

یکی از رفقا بهم پیام زد که بسیار جالب و قشنگ بود! باهم بخونیم:

 

نام عملیات: رمضان

رمز عملیات: یاعلیُ یاعظیم

محل عملیات: منطقه ی عمومی و خصوصی نفس اماره

نوع عملیات: جهاد اکبر

هدف: پاکسازی قلب و روح

سلاح: دعا و نیایش و توسل

با توکل به خدا و عنایت امام عصر(عجل الله تعالی فرجه) عملیات را آغاز و یاران را دعا کنید. یاعلی...

-------------------------------------

خداییش خیلی پیام حقی بود، این پیام یه مفهوم دیگه ای هم داره! و اون اینه که همه رفیقام تو کار جنگ و عملیاتن! :)

این شبها دعاها عجیب میگیره و رد خور نداره، دعا فراموش نشه

****************************************************************

کلام معصوم: بوی دهان روزه دار در نزد خدا از بوی مشک مطبوع تر است.{حضرت رسول(ص)} مستدرک ج1 ص590

پیام شهید: خدایا مرا پاکیزه بِپذیر.{شهید مهدی باکری}

______________________________________________________________

پ.ن1: گالری اشعار بروز رسانی شد.

پ.ن2: خدا گره از هندزفیری همه باز کنه به حق این شبهای عزیز! :)

 

 

کاملا بی ربط: هر وقت حرف دلم رو زدم، دل همه رو زدم!

عاشقی با اگر و شاید و اما نشود!

يكشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۲، ۰۱:۴۲ ب.ظ

عقید مینویسد:

 

آبرو داری کن منو ببر حرم...

 

همش چند روزه از خودم دارم میپرسم که من چه خطایی ازم سر زده که یکسال از کربلا رفتنم گذشته و هنوز ارباب لیاقت دوباره خدمت رسیدنش رو به ما نداده!

پارسال بود همچین موقع هایی بود که از نجف به سمت کربلا در حرکت بودیم :(

چی میشه یه بار دیگه باز بیام پابوست/که میخوام غرق بشم توی اقیانوست...

از اتوبوس که اومدم پائین باورم نمیشد اومدم کربلا، باورم نمیشد روی خاکی پا گذاشتم که حضرت زینب روزی پا گذاشته بوده و...

بمیرم برای حضرت رقیه...

یادمه سرم رو میترسیدم بگیرم بالا! شاید باورتون نشه ولی بعد از گذشت یک ربع اولین نگاه عمرم به گنبد طلایی علمدار کربلا افتاد...

شاید حسم رو درک نکنید ولی باورتون نمیشه قادر به حرکت نبودم! و از پشت با ضربه ی پسرخاله ی گرام شروع کردم به حرکت به سمت هتل.

تو هتل قرار نداشتم! میخواستم نماز ظهر و عصر رو برم حرم بخونم.

خلاصه با همون پسرخاله گرام همه رو پیچ زدیم و رفتیم سمت حرم، اول رفتیم حرم حضرت عباس، بعد از خوندن ادعیه و... پا برهنه(با جوراب!) :) رفتیم به سمت بین الحرمین، اونجا بود که به خودم گفتم الان باورت میشه محمد که تو بین الحرمین وایسادی؟ بعد گفتم نه! از پسر خالم پرسیدم تو باورت میشه؟ گفت آره!! ینی اعتماد به نفسش خیلی منو قانع کرد :)

هنوز خاطره ی اولین نگاهی که به گنبد امام حسین انداختم رو یادم نمیره! هوا خاکی، صدای قرآن، آفتابی که قشنگ در زاویه ی 45 درجه ای با گنبد جا گرفته بود و نورش گنبد طلایی رو بیشتر تو دل جا میداد!

البته توی اون هوای غبارآلود خورشید نوری نداشت، این گنبد بود که از خودش نور میداد و به واسته ی اون خورشید هم رنگ و بویی گرفته بود!

بد دلم تنگ کربلا شده خدا...بد...

عشق رسوایی محض است که حاشا نشود

عاشقی با اگر و شاید و اما نشود

شرط اول قدم آن است که مجنون باشی

هر کسی در به در خانه ی لیلا نشود

دیر اگر راه بیافتیم به یوسف نرسیم

سر بازار که او منتظر ما نشود

لذت عشق به این حس بلاتکلیفی ست

لطف تو شاملم آیا بشود یا نشود

من فقط روبروی گنبد تو خم شده ام

کمرم غیر در خانه ی تو تا نشود

هر قدر باشد اگر دورِ ضریح تو شلوغ

من ندیدم که بیاید کسی و جا نشود

مرده را زنده کند خواب نسیم حرمت

کار اعجاز شما با دم عیسی نشود

امن تر از حرمت نیست همان بهتر که

کودک گمشده در صحن تو پیدا نشود

بهتر از این؟ که کسی لحظه ی پابوسی تو

نفس آخر خود را بکشد پا نشود

دردهایم به تو نزدیک ترم کرده طبیب

حرفم این است که یک وقت مداوا نشود

من دخیل دل خود را به طوری بستم

که به این راحتی آقا گره اش وا نشود

امتحان کرده ام این را حرمت دیدم که

هیچ چیزی قسم حضرت زهرا نشود

آخرش بی برو برگرد مرا خواهی کشت

عاشقی با اگر و شاید و اما نشود

____________________________________

آخ که چقدر من این شعر رو دوست دارم! اصن باید دهن شاعرش رو عسل گرفت

ینی با این شعرا باید زندگی کرد!

روزی همه بشود بی گمان!

حال این روزای من شده این{+++}

این نماهنگ هم خواستید دانلود کنید، اگه نخواستید حتما دانلودش کنید! {+++}

***************************************************************

کلام معصوم: سوگند به آن کس که جانم در دست اوست این علی و تنها شیعیان او هستند که در روز قیامت رستگار خواهند بود.{حضرت رسول(ص)} الشهاب فی الحکم و الآداب ص 57

پیام شهید:حرمت خون شهدای اسلام را نگهدارید، جدایی ها را از بین بردارید، دلهایتان را به همدیگر پیوند دهید، وسوسه های دنیا شما را مشغول نکند که زیان کار خواهید بود.{شهید محمد مهاجرانی}

 

 

کاملا بی ربط: قلبی که هرجا گیر کنه قلب نیست، قلابه!